تجربه عشق
واقعیتهایی متفاوت از عشق

مامانِ حمید امروز اومد مدرسه؛ اینقدر باکلاس بود که نگو، لباش قرمز، پشت چشماش از این رنگای خوشگل داشت، موهاش زرد، مانتوش سفید، کفشاش تق تق صدا می‌کرد، دیگه با این مقنعه‌سیاه نیا مدرسه من؛ اصلا بذار خاله سمیرا بره کارنامه‌مو بگیره...!!!!!!!!!!!!!!!!!

  




تاریخ: چهار شنبه 19 مهر 1391برچسب:مادر,,
ارسال توسط فرزین
آخرین مطالب

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد